بررسی تاثیر چاد استاهلسکی بر فیلمهای سبک جان ویک
چاد استاهلسکی، کارگردان فیلمهای “جان ویک” و “ددپول”، با سبک منحصربهفرد خود در فیلمسازی، به یکی از چهرههای برجسته ژانر اکشن هالیوود تبدیل شده است.
استاهلسکی به جای استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری، تمرکز خود را روی طراحی صحنههای اکشن خلاقانه و رئالیستی میگذارد. استفاده از حرکات دوربین روان، کاتهای سریع و مبارزات تنبه تننفسگیر، از جمله ویژگیهای بارز صحنههای اکشن فیلمهای اوست.
استاهلسکی در فیلمهای خود به دنبال رئالیسم در صحنههای اکشن و خشونت است. به همین دلیل، از بدلکاران حرفهای استفاده میکند و تا حد ممکن از جلوههای ویژه CGI دوری میکند.
استاهلسکی بهعنوان یک بدلکار باتجربه، به ژانر اکشن و فیلمهای کلاسیک این ژانر علاقه زیادی دارد. این علاقه در فیلمهای او به وضوح قابل مشاهده است و به جذابیت آنها برای طرفداران ژانر اکشن میافزاید.
محبوبیت فیلمهای جان ویک و ددپول باعث شده است تا بسیاری از کارگردانان ژانر اکشن، از سبک فیلمسازی استاهلسکی الهام بگیرند. تمرکز روی رئالیسم، خلاقیت در طراحی صحنههای اکشن و استفاده از بدلکاران حرفهای، از جمله اصولی هستند که در فیلمهای اکشن امروزی بیشتر از قبل مورد توجه قرار میگیرند.
اگر دوست دارید از استاهلسکی در زندگی و پوشش روزمره تان الهام بگیرید به محصولات جان ویک ما سری بزنید.
در ادامه به بررسی جان ویک و فیلمهای که از این سبک الهام گرفتهاند، میپردازیم.
معرفی ۵ فیلم سبک جان ویک
فیلمهای سبک “جان ویک” دریچهای به دنیای زیرزمینی قاتلان حرفهای باز میکنند. هتل کانتیننتال، قواعد و رموز خاص این دنیا و شخصیتهای متنوع آن، جذابیت و رمز و راز خاصی به فیلمها میبخشند.
ماتریکس (Matrix)، فلسفه با چاشنی تخیل
فیلم ماتریکس به کارگردانی واچوفسکیها، در سال ۱۹۹۹ بهعنوان یک فیلم علمیتخیلی انقلابی اکران شد و به سرعت به یکی از محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل شد. این فیلم نه تنها به خاطر جلوههای ویژه و صحنههای اکشن نفسگیر خود، بلکه به خاطر ایدههای فلسفی عمیق و داستان جذابش مورد تحسین قرار گرفت.
داستان فیلم:
ماتریکس داستان توماس اندرسون، یک هکر کامپیوتری به نام نئو، را روایت میکند که در دنیایی شبیهسازیشده به نام ماتریکس زندگی میکند. نئو توسط مورفئوس، رهبر گروهی از انسانهای آزادشده از ماتریکس، از حقیقت دنیای واقعی آگاه میشود. نئو باید به مورفئوس و دیگر انسانهای آزاد در مبارزه علیه ماشینهایی که بشریت را به بردگی گرفتهاند، کمک کند.
ایدههای فلسفی:
یکی از مهمترین ویژگیهای فیلم ماتریکس، ایدههای فلسفی عمیق آن است. فیلم به مفاهیمی مانند واقعیت، هویت، سرنوشت و اختیار انسان میپردازد. ماتریکس از مخاطب میپرسد که آیا دنیایی که در آن زندگی میکنیم واقعی است یا یک شبیهسازی؟ آیا ما بر سرنوشت خودمان کنترل داریم یا توسط عوامل خارجی هدایت میشویم؟
هیچکس (Nobody): داستانی از خشم فروخورده
فیلم “هیچکس” به کارگردانی ایلیا نایشولر، در سال ۲۰۲۱ اکران شد و به سرعت به یکی از فیلمهای محبوب ژانر اکشن تبدیل شد. این فیلم با داستانی جذاب، شخصیتهای بهیادماندنی و صحنههای اکشن خلاقانه، مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفت.
داستان فیلم:
هیچکس داستان هاچ، یک پدر خانواده بیتفاوت و خسته از زندگی روزمره را روایت میکند. هاچ در یک سرقت ناموفق مورد حمله قرار میگیرد، اما تسلیم نمیشود و برای انتقام از سارقان، به دنبال آنها میرود. در این مسیر، هاچ با گذشته تاریک خود روبرو میشود و مهارتهای رزمی نهفتهاش را دوباره کشف میکند.
شخصیتها:
هاچ: شخصیت اصلی فیلم، یک پدر خانواده بیتفاوت است که در گذشته یک قاتل حرفهای بوده است. هاچ در طول فیلم با چالشهای زیادی روبرو میشود و مجبور است برای نجات خانوادهاش و انتقام از گذشته، دوباره به تاریکی گذشته خود بازگردد.
هچمن: یک قاتل مرموز و بیرحم که هاچ را در سرقت ناموفق زخمی میکند. هچمن در طول فیلم به دنبال هاچ است و نبرد نهایی آنها، یکی از جذابترین صحنههای فیلم را رقم میزند.
نیکی: همسر هاچ که از گذشته تاریک او بیخبر است. نیکی در طول فیلم به هاچ کمک میکند تا از خانوادهاش در برابر هچمن محافظت کند.
بیل را بکش (Kill Bill): روایت انتقامی خلاقانه
فیلم “بیل را بکش” به کارگردانی کوئنتین تارانتینو، در دو قسمت در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ اکران شد و به سرعت به یکی از فیلمهای محبوب ژانر اکشن تبدیل شد. این فیلم با داستانی جذاب، شخصیتهای بهیادماندنی و صحنههای اکشن خلاقانه و خشن، مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفت.
داستان فیلم:
بیل را بکش داستان Beatrix Kiddo، یک قاتل حرفهای بازنشسته با نام مستعار “عروس” را روایت میکند. عروس در روز عروسی خود توسط گروهی از قاتلان به نام “Deadly Viper Assassination Squad” به رهبری Bill، معشوق سابقش، مورد حمله قرار میگیرد و به شدت مجروح میشود. عروس که تنها بازمانده این حمله است، پس از چهار سال از کما خارج میشود و برای انتقام از بیل و اعضای گروهش، سفری خونین را آغاز میکند.
شخصیتها:
Beatrix Kiddo / عروس: شخصیت اصلی فیلم، یک قاتل حرفهای بازنشسته است که برای انتقام از بیل و اعضای گروهش، سفری خونین را آغاز میکند. عروس شخصیتی سرسخت، ماهر و بیرحم است که برای رسیدن به هدفش از هیچچیز دریغ نمیکند.
Bill: معشوق سابق عروس و رهبر گروه “Deadly Viper Assassination Squad”. بیل شخصیتی مرموز و خطرناک است که به عروس خیانت کرده و او را در حال مرگ رها کرده است.
Vernita Green / Copperhead: یکی از اعضای گروه “Deadly Viper Assassination Squad” و دوست سابق عروس. ورنیتا شخصیتی پیچیده و دوگانه دارد که در نهایت توسط عروس کشته میشود.
O-Ren Ishii: رئیس یک باند یاکوزا و یکی از اعضای گروه “Deadly Viper Assassination Squad”. او-رن شخصیتی بیرحم و قدرتمند است که در نبردی خونین با عروس روبرو میشود.
ربودهشده (Taken): اهمیت خانواده در روایتی اکشن
داستان فیلم:
Taken داستان برایان میلز، یک مأمور سابق سیا را روایت میکند که برای نجات دختر ۱۷ سالهاش کیم، که در پاریس توسط قاچاقچیان انسان ربوده شده است، به سفری پرمخاطره میرود. برایان با استفاده از مهارتهای رزمی و اطلاعاتی خود، به دنبال ربایندگان دخترش میگردد و برای نجات او از هیچچیز دریغ نمیکند.
شخصیتها:
برایان میلز: شخصیت اصلی فیلم، یک مأمور سابق سیا است که برای نجات دخترش کیم، به پاریس سفر میکند. برایان شخصیتی سرسخت، ماهر و شجاع است که برای رسیدن به هدفش از هیچچیز فروگذار نمیکند.
کیم میلز: دختر ۱۷ ساله برایان که در پاریس توسط قاچاقچیان انسان ربوده میشود. کیم شخصیتی شجاع و باهوش است که در برابر ربایندگان خود تسلیم نمیشود.
مارکو: رئیس قاچاقچیان انسان که کیم را ربوده است. مارکو شخصیتی بیرحم و خطرناک است که برای رسیدن به اهداف خود هرکاری میکند.
پیرپسر (Oldboy): یکی از ۱۰ فیلم برتر آسیایی
فیلم “Oldboy” به کارگردانی پارک چان-ووک، در سال ۲۰۰۳ اکران شد و به سرعت به یکی از فیلمهای محبوب ژانر تریلر و رازآلود تبدیل شد. این فیلم با داستانی گیرا، شخصیتهای پیچیده و صحنههای خشونتآمیز و شوکهکننده، مورد تحسین منتقدان و مخاطبان قرار گرفت.
داستان فیلم:
پیرپسر داستان Dae-su را روایت میکند که ۱۵ سال بدون هیچدلیلی توسط یک فرد ناشناس ربوده شده و در یک سلول زندان انفرادی زندانی میشود. Dae-su پس از آزادی، به دنبال رباینده خود میگردد تا از او انتقام بگیرد. در این مسیر، او با زنی به نام Mi-do آشنا میشود که به او در پیدا کردن ربایندهاش کمک میکند.
شخصیتها:
او Dae-su: شخصیت اصلی فیلم، مردی است که ۱۵ سال بدون هیچ دلیلی زندانی میشود. Dae-su شخصیتی سرسخت، کنجکاو و تشنه انتقام است که برای رسیدن به هدفش از هیچ چیز دریغ نمیکند.
Mi-do: زنی که به Dae-su در پیدا کردن ربایندهاش کمک میکند. Mi-do شخصیتی مهربان، دلسوز و باهوش است که به Dae-su در عبور از چالشهای پیش رویش کمک میکند.
Woo-jin Lee: رباینده Dae-su و شخصیتی مرموز و پیچیده است که انگیزههای تاریکی برای ربودن Dae-su دارد.
سخن پایانی
فیلمهای “جان ویک” با سبک نوآورانه خود، به ژانر اکشن جان تازهای بخشیدهاند. تمرکز روی رئالیسم، خلاقیت در طراحی صحنههای اکشن و ادای احترام به ژانر، از جمله ویژگیهای بارز این فیلمها است. سبک فیلمسازی استاهلسکی، الهامبخش بسیاری از کارگردانان ژانر اکشن بوده است و به نظر میرسد که در آینده نیز شاهد فیلمهای اکشن جذاب و نفسگیر بیشتری از او خواهیم بود.